طبقه متوسط کشور در حال فروپاشی است
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۵۸۷۷۴
یک کارشناس اقتصادی اظهار داشت: به نظر میرسد که در بر همان پاشنه میچرخد و هر گلی که بودجه سالهای گذشته بر سر اقتصاد زده، بودجه 1402 همان گل را بر سر اقتصاد خواهد زد.
کامران ندری درباره ایرادات وارد به بودجه 1402 اظهار داشت: بودجه سال آینده با بودجه سال گذشته و سنوات گذشته تفاوت قابل توجهی ندارد و تغییر محسوس و ملموسی در بودجه سال آینده نسبت به سالهای گذشته مشاهد نمیکنیم و اساسا مشخص نیست این بودجه چه نگاهی به مشکلات و مسائل کلان اقتصادی کشور دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی درباره افزایش درآمدهای مالیاتی در بودجه 1402 ادامه داد: دولت سالهاست که به دنبال افزایش درآمدهای مالیاتی به هر طریقی است که اصلا نگاه درستی نیست. افزایش درآمدهای مالیاتی بدون اصلاح و ترمیم ساختارها نمیتواند راهگشا باشد و همچنان با مساله کسری بودجه مواجه هستیم هرچند که لایحه بودجه بر روی کاغذ کسری ندارد و یک بودجه تراز ارائه میشود. اما تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که مساله کسری بودجه در اقتصاد ایران وجود دارد ولو اینکه با ترفندهای حسابداری بخواهند کسری بودجه را انکار کنند.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: باید توجه داشت که رشد بالای نقدینگی که به چیزی حدود 37 درصد میرسد، دلایلی دارد آن هم در اقتصادی که دستاندازی دولت و نشانه مداخله دولت را در هر بخشی میتوان دید. در واقع رشد نقدینگی همان دم خروسی است که قسم حضرت عباس دولت برای نبود کسری بودجه را زیر سوال میبرد.
ندری با بیان اینکه با این بودجه هیچ انتظاری وجود ندارد که وضعیت اقتصاد در سال آینده متفاوت از وضعیت اقتصادی امسال باشد، تاکید کرد: تنها روزنه امیدی که برای اقتصاد ایران میتوان در نظرگرفت موضوع مذاکرات و برجام و گشایش در درآمدهای نفتی است که آن تنها فرصتی را به دولت میدهد، نه اینکه بتواند مشکلی را حل کند که البته میزان اثرگذاری آن بستگی به نحوه استفاده دولت از این فرصت دارد. به هر حال واقعیت این است که همین امروز نشانههای خوبی از انجام و سر گیری مذاکرات وجود ندارد.
وی در پاسخ به این سوال که چرا میزان افزایش مالیات بیش از 40 درصد و متناسب با حرکت نرخ تورم بوده اما از سوی دیگر میزان افزایش حقوق را 20 درصد در نظر گرفتهاند، گفت: در حال حاضر این نگاه حاکم است از آنجایی که مالیات درآمد دولت است میتواند با نرخ تورم حرکت کند اما از آنجایی که حقوق و دستمزد درآمد کارکنان است، ضرورتی ندارد که افزایش پیدا کند. این نکات در بودجه مسائل بسیار مهم و کلیدی هستند که مسئولان باید نسبت به آن پاسخ دهند. باید روشن شود دولت برای طبقه کارمند که ترمیم حقوق و دستمزد آن امسال و سال آینده بسیار کمتر از نرخ تورم بوده و به هیچ وجه تورمی را که تجربه کردهاند را ترمیم نمیکند، چه فکری کردهاست؟ در این شرایط دولت چالشهایی که با آن مواجه است را با چه نیروی انسانی میتواند رفع کند؟ کارمندان انگیزهای برای افزایش سطح تلاش خود و همراهی با برنامه دولت را ندارند.
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه باید توجه داشت که افزایش نرخ تورم در سال آینده ادامه دارد، افزود: دولت نه تنها نتوانست تورم سال 1400 را کاهش دهد بلکه نتوانست تورم سال 1401 را جبران کند و افزایش نرخ تورم در سال 1402 هم ادامهدار خواهد بود. در این شرایطی که هزینههای مردم، کارکنان دولت، کارگران و بازنشستگان افزایش مییابد فشارهای مالیاتی هم به آن اضافه خواهد شد. با توجه انحصاری که دولت برای تولیدکنندگان در اقتصاد ایجاد کرده، این قدرت را دارند که افزایش مالیات را به مصرفکننده منتقل میکنند.
ندری گفت: با توجه به تمام این موضوعات میتوان گفت که وضعیت اقتصاد کشور بغرنج است و در این شرایط روال سابق به صورت کلیشهای در مورد بودجه ادامه دارد. مساله مهم این است که بودجه 1402 اساسا مساله محور نیست و مشخص نیست که این بودجه چه برنامهای حل مشکلات کلیدی دارد؟ به نظر میرسد که تمرکز دولت در بودجه 1402 تنها درباره این بوده که درآمدهای مالیاتی را افزایش دهد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا اثرات برنامه دولت برای کاهش نرخ تورم در سال آینده در بودجه 1402 دیده میشود، اظهار داشت: موضوع این است که مردم فقیر شدهاند و درآمدهای مردم به صورت واقعی به شدت کاهش یافته در این شرایط مردم نمیتوانند مانند سالهای گذشته توان خرید داشته باشند از این جهت که مردم توان خرید ندارند، طبیعتا بنگاههای تولیدی هم امکان اینکه بتواند قیمتها را به سرعت امسال بالا ببرند، نخواهند داشت. هر چه مردم را فقیرتر کنند، سرعت رشد قیمتها را کمتر میکنند این در حالی است که مردم در تامین مواد خوراکی و قوت غالب روزانه خود ماندهاند. طبیعتا در این شرایط مردم توانایی خرید ندارند در نتیجه تولیدکنندگان نمیتوانند قیمتها را به طور ناگهانی و با درصد بالا افزایش دهند.
ندری تاکید کرد: اما یادمان باشد که فرض بر اینکه نرخ تورم بالای 45 درصد امسال در سال آینده به 30 درصد هم برسد همین میزان افزایش قیمتها برای جامعهای که به شدت فقیر شدند و طبقه متوسط آن از بین رفته، بسیار آسیب رسان است.
این کارشناس اقتصادی درباره احتمال افزایش نرخ بیکاری با کاهش تقاضای مردم، گفت: تا حدودی امکان تعدیلها وجود دارد اما موضوع این است که عمده تولیدکنندگان در ایران دستگاههای دولتی یا شبیه دولتی هستند و با توجه به قدرت انحصاری که دارند و توان افزایش قیمتها؛ نیازی به تعدیل نیرو ندارند. از این رو این، تعدیل نیرو و افزایش نرخ بیکاری که در کشورهای پیشرفته در این شرایط اقتصادی اتفاق میافتد، در ایران رخ نخواهد داد و دلیل آن توان انحصاری است که دولت به تولیدکنندگان میدهد. از این رو تولیدکننده به راحتی میتواند قیمتها را بسیار بالاتر از هزینه تمام شده افزایش دهد.
وی با تاکید بر اینکه مساله اصلی و در سال آینده ادامه پیدا میکند این است که طبقه متوسط در حال فروپاشی است، ادامه داد: مساله اصلی این است که افراد هر چند شاغل هستند اما با درآمد با آن شغل نمیتوانند از عهده هزینههای زندگی در حد یک زندگی معمولی و متناسب با کرامت انسانی برآیند.
ندری گفت: آن چیزی که نمیتوان انکار کرد این است که جامعه ایرانی روز به روز در حال ضعیف شدن است. آمارهای بانک جهانی هم حاکی از این است که در چند سال گذشته جایگاه ایران از کشورهایی که درآمدهای آن بالای متوسط بود به جایگاه کشورهایی که درآمد آنها کمتر متوسط درآمدهای منطقه است تنزل پیدا کرده و این مساله فقیرتر شدن و کاهش رفاه خانوار از مساله جدی اقتصاد ایران در سال آینده خواهد بود ولو اینکه نرخ بیکاری هم کاهش محسوسی نداشته باشد.
ایلنا
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: درآمدهای مالیاتی کارشناس اقتصادی سال های گذشته بر سر اقتصاد سال آینده افزایش نرخ کسری بودجه قیمت ها بودجه سال بودجه 1402 نرخ تورم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۵۸۷۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پایان پوتین؟!/ او گورباچف نیست/ بعید است صاعقه دوبار به یکجا اصابت کند!
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت:ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان" رژیم شکننده پوتین" در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.
*ترجمه: مهسا مژدهی
۳۱۱۳۱۲
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901563